محتاج
وقتی محتاج تو بودم تو فداکاری نکردی ، حال و روز منو دیدی اما باز کاری نکردی.....!!! آنقدر سکوت را نعره زدم که لال شدم آنقدر تنهایی را در آغوش کشیدم که بازوانم در هم فرو رفت و آنقدر در میان آشنایان غریب ماندم که گم شدم
وقتی محتاج تو بودم تو فداکاری نکردی ، حال و روز منو دیدی اما باز کاری نکردی.....!!! آنقدر سکوت را نعره زدم که لال شدم آنقدر تنهایی را در آغوش کشیدم که بازوانم در هم فرو رفت و آنقدر در میان آشنایان غریب ماندم که گم شدم